افتراي مقلدين كه استمناء نزد اهلحديث جائز وواجب است .
یکی از تهمت هاییکه بر اهل حدیث وارد می کنند این است که اهل حدیث می گویند : استمناء واجب است ، الیاس گهمن در کتاب فرقه اهل حدیث می گوید : استمناء نزد اهل حدیث جائز بلکه واجب است ، الیاس گهمن خیانکار بعد از بیان سخنان ناشایست وزشتی می گوید : این کار زشت یعنی استمناء را به صحابه کرام نسبت می دهد ودو نقل قول از کتاب عرف الجادی نور الحسن فرزند صدیق حسن خان می کند .
می گویم : قلب جناب الیاس گهمن مملو از کینه وحقد وحسد نسبت به اهل حدیث است وگرنه اگر این طور نبود ایشان حقیقت را صراحتا بیان می کردند ومرتکب خیانت وتزویر وتدلیس نمی شدند واین کار ایشان از روی عمد وخباثت ذاتی ایشان است ، در حالی که جناب نور الحسن از جانب خود چیزی نگفتند وبلکه نقل قولی کردند واین مسأله از مسایل معروف حنابله واحناف است وهیچ ربطی به اهل حدیث ندارد .
واما متن کامل جناب نور الحسن خان :
جناب نور الحسن بن محمد صدیق حسن خان در کتاب عرف الجادی من جنان هدی الهادی طبع بوپهال 1301 هـ به زبان فارسی صفحه 207می گوید : بالجمله استنزال منی بکف یا بچیزی از جمادات نزد ادعای حاجت مباح است ولا سیما چون فاعل خاشی از وقوع در فتنه یا معصیت که اقل احوالش نظر بازیست ، باشد که درین حین مندوب است ، بلگه گاهی واجب است ، وقتیکه ترک معصیت جز باین حرکت ممکن نشود واحادیث وارده در منع نکاح بدست ثابت وصحیح نشده ،بلکه بعض اهل علم نقل این استمناء از صحابه نزد غیبت از اهل خود ، کرده اند ودر مثل این کار حرجی نیست بلکه همچو استخراج دیگر فضولات موذیه بدن است وحرام وضع آن در جای حرام است وتعلیل بقطع نسل چیزی نیست چه این کار کسی می کند که زن حلال نمی یابد واگر ... هرگز عدول باین کار که غیر مشتهی طبع وغیر مهوی نفس ست نکند وحاملش بر آن جز ضرورت شدید یا فقر مرقع یا کراهت وقوع در حرام نیست واما مستخبث بودن آن پس اخبث تر ...
این متن کامل جناب نور الحسن بود وجای نقطه کلمه ای است که خوانا نبود لذا جای آن نقطه گذاشتم ، اقای الیاس گهمن کذاب وخیانکار قسمتی از متن نور الحسن را نقل کرده وقسمتی را در وسط واخر قیچی کرده ، در مورد حرمت استمناء اتفاق جمیع مذاهب اهل سنت است بلکه اختلاف در هنگام وقوع در معصیت وزناست که جمهور اهل سنت واهل حدیث حرام می دانند واحناف وحنابله می گویند بهنگام وقوع در معصیت استمناء مباح است وجناب نور الحسن این مسأله را بیان کرده که مال خود احناف است ، واما نقل قول از بعضی از اهل علم در مورد استمنای صحابه در غیاب خانواده اشان تهمت به صحابه نیست بلکه اینها آثاری از تابعین وصحابه هستند که عبد الرزاق وابن حزم در کتابشان روایت کردند ودیگران هم گفتند که بعضی از صحابه در غزوات ودر غیاب خانواده اشان استمناء می کردند من جمله ابن قیم وابن تیمیه ودیگر حنابله است وقول این که مانند دیگر فضولات است این در واقع قولی منسوب به احمد بن حنبل است .
استمناء نزد اهلحدیث :
بالاتفاق علمای اهل حدیث قدیم ومعاصر معتقد به حرمت استمناء هستند چه مظنه وقوع در معصیت باشد وچه نباشد چون آیات واحادیث زیادی در تحریم استمناء وجود دارد که بعضی صریح هستند وبعضی اشاره به آن است ، بعضی از اقوال بزرگان اهل سنت وحدیث :
محدث بزرگوار جناب مبارکپوری در (تحفة الأحوذي شرح ترمذی 4/169) می گوید : در استمناء ضرر فراوانی است در هر صورتی که باشد استمناء حرام است نه برای تسکین شهوت رواست ونه برای چیز دیگر کسی که برای تسکین شهوت اجازه داده مرتکب غفلت فاحشی شده (با اندکی اختصار).
صدیق حسن خان در تفسیر فتح البيان في مقاصد القرآن (9/ 98) می گوید : به این آیه فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ، بعضی از اهل علم دلیل گرفتند که استمناء حرام است زیرا استمناء شامل ما وراء است ونزد جمهور اهل سنت استمناء حرام است.
مصطفی عدوی از دانشمندان اهل حدیث معاصر مصر است در تفسیرش می گوید : استمناء حرام است .
ابن تیمیه در (مجموع الفتاوى34/ 229) می گوید : اصل در استمناء نزد جمهور اهل علم تحریم است مرتکبش تعزیر می شود اما درجه اش گناه بودنش کمتر از زناست.
اختلاف در استمناء بر سه نوع است :
نوع اول : حرمت مطلق ، نزد جمهور اهل سنت از شوافع ومالکی ها ودر یک قولی از حنابله وزیدیه حرام است خواه ترس از وقوع در گناه باشد یا نباشد.
نوع دوم : عموما حرام است ، اما در بعضی حالات مثل خشیت در وقوع معصیت واجب است ، واین قول احناف است ودر قولی از حنابله بهنگام وقوع در معصیت جائز است.
نوع سوم : کراهت است اگر ترک شود بهتر است واگر کسی مرتکب شد گناهی بر وی نیست در هر حالتی باشد واین قول شاذی است که منسوب به ابن حزم است.
(فقه السنه وموسوعه الفقهیه)
تجزیه وتحلیل کلام جناب نور الحسن :
در حرمت استمناء جناب نور الحسن قول جمهور اهل سنت را دارد ، اما در خشیت وقوع در معصیت معتقد است برای جلوگیری از معصیت مباح است اگر معصیت در دسترس باشد مثل نظر بازی باشد مندوب است اگر گناه کبیره مثل وقوع در زنا باشد واجب است ، اما بدون حاجت وعذر می گوید : این عمل خبیث است ، وبهنگام انجام در دفع معصیت باشد واز روی شهوت وهوای نفس نباشد ، ومطلب دیگر این که می گوید : بعضی از اهل علم گفتند که بعضی از صحابه در غیاب و دور از خانواده خود این عمل را انجام داده اند ، وایراد بر این وارد نیست چون جناب نور الحسن این کلام را از جانب خود نگفته اهل علم زیادی این سخن را نقل کردند که بیان خواهد شد .
اباحت وندب و وجوب استمناء قول احناف :
اباحت قول حنابله است اگر خشیت وقوع در زنا باشد ودر بعضی از کتب فقهی احناف هم اباحت نقل شده مثل کتاب فتاوی قاضیخان والبحر الرائق وردالمحتار ، العنایه شرح هدایه والبنایه شرح هدایه وتبيين الحقائق شرح كنز الدقائق.
قول ندب در عرف الجادی گفته به هنگام ترس از وقوع در معصیت قلیل مثل نظر بازی مندوب است وقولی دیگر قول مأجور بودن است که مرادف با مندوب است که عینی حنفی در البنایه شرح هدایه (4/39) نقل از ابو بکر اسکاف می گوید : اگر کسی ازخوف وقوع در معصیت استمناء کرد مأجور است ، یعنی اجر وثواب دارد ، عینی حنفی می گوید : أترازی حنفی گفته :قول ابوبکر نزد من صحیحتر است.
وقول وجوب در رد المحتار است می گوید : ابو لیث فقیه حنفی گفته : اگر خوف وقوع در زنا بود واجب است که استمناء کند ، وابن عابدین در جایی دیگر در رد المحتار از ابو لیث حنفی اباحت را نقل کرده.
قول نور الحسن استمناء مثل اخراج دیگر فضولات بدن است :
این کلام نور الحسن در حقیقت کلام احمد بن حنبل است آلوسی حنفی در روح المعانی (9/213) ونووی در المجموع شرح مهذب (20/33) از احمد ابن حنبل نقل کردند که ایشان هنگام اضطرار یعنی برای جلوگیری از وقوع در معصیت استمناء را جایز دانستند واخراج منی را مثل اخراج مواد دیگر زائد بدن حساب کردند.
صحابه واستمناء :
جناب نور الحسن ميگوید : ، بعضی از اهل علم استمناء در مواقع اضطراری را از صحابه در غیاب از خانواده اشان نقل کرده اند ، این کلام جناب نور الحسن مستند ومبتنی بر روایات وآثاری است که در محلی ابن حزم ومصنف عبد الرزاق وجود دارند ودر گفتن این کلام متفرد نیست وقبل از آن افرادی مثل ابن قیم در بدائع الفوائد (4/96) وشوکانی در مجموع فتاوی وبلوغ المنی ص 17 وابن قدامة مقدسی در الکافی ونووی در المجموع وابن تیمیه در فتوای الکبری نقل کردند.
آثار جواز استمناء از صحابه در این باب :
ابن حزم وعبد الرزاق آثاری از صحابه وتابعین در جواز استمناء برای ضرورت از صحابه روایت کردند که آنها را نقل می کنیم ، در واقع آثار نقل شده در المحلی ابن حزم همان آثار مروی در مصنف عبد الرزاق هستند :
عبد الرزاق در مصنف جلد هفت صفحه 391 می گوید :
مجاهد می گوید : گذشتگان جوانان را امر می کردند تا استمناء بکنند .
ودر صفحه 392 :
عمرو بن دینار می گوید : من اشکالی در استمناء کردن نمی بینم .
ابن حزم در المحلی (12/407) نقل می کند :
ابن عمر می گوید : استمناء کردن عصبی است که آن را مالش می دهی .
زیاد ( بن مطر العدوی ) می گوید : در غزوات ما عمل استمناء را انجام می دادیم .
حسن (بصری) می گوید : آنها (یعنی صحابه) در غزوات استمناء را انجام می دادند.
مجاهد می گوید : حسن بصری در استمناء کردن ایرادی نمی گرفت .
مجاهد می گوید : گذشتگان جوانان را امر به استمناء می کردند تا پاک دامن بمانند.
ابو الشعثاء جابر بن زید می گوید : استمناء ریختن آب است که اختیار ریختن آن را داری .
عمرو بن دینار می گوید : من در استمناء کردن اشکالی نمی بینم.
اینها آثاری هستند که ابن حزم وعبدالرزاق روایت کردند پس چیزی که جناب نواب نور الحسن بیان کردن اصلی دارد هم در کتب روایتی وهم در کتب فقهی احناف وحنابله چیزی از جانب خود نگفتند.
نقد اهل حدیث نسبت این عمل به صحابه :
محمد بن محمد بن مختار شنقیطی از علمای برجسته اهل حدیث است در مورد استمناء صحابه در غزوات می گوید : وقد حكوا عن الصحابة رضوان الله عليهم أنهم فعلوا ذلك، فيحتمل أن يكون اجتهاداً منهم، ولكن الأمر يحتاج إلى إثبات صحة ذلك عنهم رضي الله عنه وأرضاهم وأياً ما كان فإن الأصل يقتضي تحريم الاستمناء، وأنه لا يجوز، ولكن لو خاف على نفسه الزنا ثم استمنى، فهو مرتكب لأخف الضررين، ويبقى الحكم على الأصل؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم لم يرخص، ومن صبر صبره الله
(نوار صوتي 384 شرح زاد)
از صحابه رضوان الله علیهم حکایت کردند که آنها استمناء را انجام دادند ممکن است اجتهادی از آنها بوده اما احتیاج به اثبات صحت این دارد هر چه است اصل بر حرمت استمناست وجایز نباشد اما اگر کسی در خشیت وقوع در معصیت زنا استمناء را انجام داد مرتکب کمترین ضرر وگناه شده وحکم حرمت بر اصل خود باقیست زیرا نبی کریم صلی الله علیه وسلم اجازه ندادند وهر کسی صبر کرد خداوند به وی توفیق صبر می دهد.
شیخ در صحت این شک کردند.
در فتاوى الشبكة الإسلامية (8/490) كه مال علماي اهل حدیث نوشته : سوال : ما رأيكم في القول بأنه ورد عن بعض الصحابة بأنهم كانوا يفعلون العادة السرية في الغزوات عند ابتعادهم عن زوجاتهم؟ الجواب : فالاستمناء حرام، وقد ذكرنا الأدلة وأما القول بأن بعض الصحابة كان يفعل ذلك في حضر أو سفر فكذب
سوال : نظر شما در مورد این چیست که در بعضی روایات از بعضی از صحابه وارد شده که آنها در در غزوات در دوری از زنانشان عمل استمناء را انجام می دادند ؟
جواب : استمناء حرام است ادله تحریم را قبلا بیان کردیم و اما قول این که بعضی از صحابه در حضر یا در سفر عمل استمناء را انجام دادند دروغ است .
ابن قیم در الفوائد ومحمد بن علی شوکانی در بلوغ المنی ص 17 ومجموع فتاوی وابن قدامة مقدسی در الکافی با لفظ تمریض : رُوی نقل کردند که اشاره به ضعف روایات است
نقد آثار جواز استمناء از صحابه در ضرورت :
آثار نسبت این عمل به صحابه سندا ضعیف هستند :
روایت ابن عمر وابن عباس که ابن حزم در اباحت استمناء نقل کرده ضعیف هستند که خود ابن حزم در صفحه بعد از نقل روایات به ضعیف بودن هر دو روایت اعتراف کرده علت ضعف جهالت راوی از ابن عمر وابن عباس است
روایت مجاهد که می گوید : گذشتگان جوانان را امر می کردند تا استمناء بکنند ، این روایت هم ضعیف است ، در سند این روایت ابراهیم بن ابی بکر است ابن حجر می گوید : مستور است ناقل این روایت خود عبدالرزاق است وعبد الرزاق در اخر عمر حافظه اش تغییر کرده .
روایت عمرو بن دینار می گوید : من اشکالی در استمناء کردن نمی بینم ، ابن حزم (12/407) می گوید : سند این روایت صحیح است ، عمرو بن دینار تابعی است بعید است است همچنین فتوایی داده باشد ممکن است این روایت از اوهام عبدالرزاق باشد وعبد الرزاق در روایتش متفرد است.
روایت زیاد ( بن مطر العدوی ) می گوید : ما عمل استمناء را در غزوات انجام می دادیم ، این روایت ضعیف است ، بعلت جهالت زیاد ، در مورد زیاد هیچ جرح وتعدیلی ندیدم مجهول است.
روایت مجاهد که می گوید : حسن بصری در استمناء کردن ایرادی نمی گرفت ، این حزم این روایت را به عبد الرزاق نسبت داده ، این را در مصنف عبد الرزاق ندیدم نسبت دادن شاید از اوهام ابن حزم باشد .
روایت ابو الشعثاء جابر بن زید می گوید : استمناء ریختن آب است اختیار ریختن آن را داری ، این اثر را عبد الرزاق از طریق ثوری از عباد از منصور از جابر بن زید روایت کرده ، عباد عن منصور تصحیف عباد بن منصور است ، بن تحریف به عن شده ، عباد بن منصور از شیوخ ثوری است که از حسن بصری وغیره از طبقه ابی الشعثاء روایت می کند از ابی الشعثاء شخصی بنام منصور هیچ روایتی از وی ندارد ، وعباد بن منصور ضعیف ومدلس است (تهذيب التهذيب 5/103)
یکی از تهمت هاییکه بر اهل حدیث وارد می کنند این است که اهل حدیث می گویند : استمناء واجب است ، الیاس گهمن در کتاب فرقه اهل حدیث می گوید : استمناء نزد اهل حدیث جائز بلکه واجب است ، الیاس گهمن خیانکار بعد از بیان سخنان ناشایست وزشتی می گوید : این کار زشت یعنی استمناء را به صحابه کرام نسبت می دهد ودو نقل قول از کتاب عرف الجادی نور الحسن فرزند صدیق حسن خان می کند .
می گویم : قلب جناب الیاس گهمن مملو از کینه وحقد وحسد نسبت به اهل حدیث است وگرنه اگر این طور نبود ایشان حقیقت را صراحتا بیان می کردند ومرتکب خیانت وتزویر وتدلیس نمی شدند واین کار ایشان از روی عمد وخباثت ذاتی ایشان است ، در حالی که جناب نور الحسن از جانب خود چیزی نگفتند وبلکه نقل قولی کردند واین مسأله از مسایل معروف حنابله واحناف است وهیچ ربطی به اهل حدیث ندارد .
واما متن کامل جناب نور الحسن خان :
جناب نور الحسن بن محمد صدیق حسن خان در کتاب عرف الجادی من جنان هدی الهادی طبع بوپهال 1301 هـ به زبان فارسی صفحه 207می گوید : بالجمله استنزال منی بکف یا بچیزی از جمادات نزد ادعای حاجت مباح است ولا سیما چون فاعل خاشی از وقوع در فتنه یا معصیت که اقل احوالش نظر بازیست ، باشد که درین حین مندوب است ، بلگه گاهی واجب است ، وقتیکه ترک معصیت جز باین حرکت ممکن نشود واحادیث وارده در منع نکاح بدست ثابت وصحیح نشده ،بلکه بعض اهل علم نقل این استمناء از صحابه نزد غیبت از اهل خود ، کرده اند ودر مثل این کار حرجی نیست بلکه همچو استخراج دیگر فضولات موذیه بدن است وحرام وضع آن در جای حرام است وتعلیل بقطع نسل چیزی نیست چه این کار کسی می کند که زن حلال نمی یابد واگر ... هرگز عدول باین کار که غیر مشتهی طبع وغیر مهوی نفس ست نکند وحاملش بر آن جز ضرورت شدید یا فقر مرقع یا کراهت وقوع در حرام نیست واما مستخبث بودن آن پس اخبث تر ...
این متن کامل جناب نور الحسن بود وجای نقطه کلمه ای است که خوانا نبود لذا جای آن نقطه گذاشتم ، اقای الیاس گهمن کذاب وخیانکار قسمتی از متن نور الحسن را نقل کرده وقسمتی را در وسط واخر قیچی کرده ، در مورد حرمت استمناء اتفاق جمیع مذاهب اهل سنت است بلکه اختلاف در هنگام وقوع در معصیت وزناست که جمهور اهل سنت واهل حدیث حرام می دانند واحناف وحنابله می گویند بهنگام وقوع در معصیت استمناء مباح است وجناب نور الحسن این مسأله را بیان کرده که مال خود احناف است ، واما نقل قول از بعضی از اهل علم در مورد استمنای صحابه در غیاب خانواده اشان تهمت به صحابه نیست بلکه اینها آثاری از تابعین وصحابه هستند که عبد الرزاق وابن حزم در کتابشان روایت کردند ودیگران هم گفتند که بعضی از صحابه در غزوات ودر غیاب خانواده اشان استمناء می کردند من جمله ابن قیم وابن تیمیه ودیگر حنابله است وقول این که مانند دیگر فضولات است این در واقع قولی منسوب به احمد بن حنبل است .
استمناء نزد اهلحدیث :
بالاتفاق علمای اهل حدیث قدیم ومعاصر معتقد به حرمت استمناء هستند چه مظنه وقوع در معصیت باشد وچه نباشد چون آیات واحادیث زیادی در تحریم استمناء وجود دارد که بعضی صریح هستند وبعضی اشاره به آن است ، بعضی از اقوال بزرگان اهل سنت وحدیث :
محدث بزرگوار جناب مبارکپوری در (تحفة الأحوذي شرح ترمذی 4/169) می گوید : در استمناء ضرر فراوانی است در هر صورتی که باشد استمناء حرام است نه برای تسکین شهوت رواست ونه برای چیز دیگر کسی که برای تسکین شهوت اجازه داده مرتکب غفلت فاحشی شده (با اندکی اختصار).
صدیق حسن خان در تفسیر فتح البيان في مقاصد القرآن (9/ 98) می گوید : به این آیه فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ، بعضی از اهل علم دلیل گرفتند که استمناء حرام است زیرا استمناء شامل ما وراء است ونزد جمهور اهل سنت استمناء حرام است.
مصطفی عدوی از دانشمندان اهل حدیث معاصر مصر است در تفسیرش می گوید : استمناء حرام است .
ابن تیمیه در (مجموع الفتاوى34/ 229) می گوید : اصل در استمناء نزد جمهور اهل علم تحریم است مرتکبش تعزیر می شود اما درجه اش گناه بودنش کمتر از زناست.
اختلاف در استمناء بر سه نوع است :
نوع اول : حرمت مطلق ، نزد جمهور اهل سنت از شوافع ومالکی ها ودر یک قولی از حنابله وزیدیه حرام است خواه ترس از وقوع در گناه باشد یا نباشد.
نوع دوم : عموما حرام است ، اما در بعضی حالات مثل خشیت در وقوع معصیت واجب است ، واین قول احناف است ودر قولی از حنابله بهنگام وقوع در معصیت جائز است.
نوع سوم : کراهت است اگر ترک شود بهتر است واگر کسی مرتکب شد گناهی بر وی نیست در هر حالتی باشد واین قول شاذی است که منسوب به ابن حزم است.
(فقه السنه وموسوعه الفقهیه)
تجزیه وتحلیل کلام جناب نور الحسن :
در حرمت استمناء جناب نور الحسن قول جمهور اهل سنت را دارد ، اما در خشیت وقوع در معصیت معتقد است برای جلوگیری از معصیت مباح است اگر معصیت در دسترس باشد مثل نظر بازی باشد مندوب است اگر گناه کبیره مثل وقوع در زنا باشد واجب است ، اما بدون حاجت وعذر می گوید : این عمل خبیث است ، وبهنگام انجام در دفع معصیت باشد واز روی شهوت وهوای نفس نباشد ، ومطلب دیگر این که می گوید : بعضی از اهل علم گفتند که بعضی از صحابه در غیاب و دور از خانواده خود این عمل را انجام داده اند ، وایراد بر این وارد نیست چون جناب نور الحسن این کلام را از جانب خود نگفته اهل علم زیادی این سخن را نقل کردند که بیان خواهد شد .
اباحت وندب و وجوب استمناء قول احناف :
اباحت قول حنابله است اگر خشیت وقوع در زنا باشد ودر بعضی از کتب فقهی احناف هم اباحت نقل شده مثل کتاب فتاوی قاضیخان والبحر الرائق وردالمحتار ، العنایه شرح هدایه والبنایه شرح هدایه وتبيين الحقائق شرح كنز الدقائق.
قول ندب در عرف الجادی گفته به هنگام ترس از وقوع در معصیت قلیل مثل نظر بازی مندوب است وقولی دیگر قول مأجور بودن است که مرادف با مندوب است که عینی حنفی در البنایه شرح هدایه (4/39) نقل از ابو بکر اسکاف می گوید : اگر کسی ازخوف وقوع در معصیت استمناء کرد مأجور است ، یعنی اجر وثواب دارد ، عینی حنفی می گوید : أترازی حنفی گفته :قول ابوبکر نزد من صحیحتر است.
وقول وجوب در رد المحتار است می گوید : ابو لیث فقیه حنفی گفته : اگر خوف وقوع در زنا بود واجب است که استمناء کند ، وابن عابدین در جایی دیگر در رد المحتار از ابو لیث حنفی اباحت را نقل کرده.
قول نور الحسن استمناء مثل اخراج دیگر فضولات بدن است :
این کلام نور الحسن در حقیقت کلام احمد بن حنبل است آلوسی حنفی در روح المعانی (9/213) ونووی در المجموع شرح مهذب (20/33) از احمد ابن حنبل نقل کردند که ایشان هنگام اضطرار یعنی برای جلوگیری از وقوع در معصیت استمناء را جایز دانستند واخراج منی را مثل اخراج مواد دیگر زائد بدن حساب کردند.
صحابه واستمناء :
جناب نور الحسن ميگوید : ، بعضی از اهل علم استمناء در مواقع اضطراری را از صحابه در غیاب از خانواده اشان نقل کرده اند ، این کلام جناب نور الحسن مستند ومبتنی بر روایات وآثاری است که در محلی ابن حزم ومصنف عبد الرزاق وجود دارند ودر گفتن این کلام متفرد نیست وقبل از آن افرادی مثل ابن قیم در بدائع الفوائد (4/96) وشوکانی در مجموع فتاوی وبلوغ المنی ص 17 وابن قدامة مقدسی در الکافی ونووی در المجموع وابن تیمیه در فتوای الکبری نقل کردند.
آثار جواز استمناء از صحابه در این باب :
ابن حزم وعبد الرزاق آثاری از صحابه وتابعین در جواز استمناء برای ضرورت از صحابه روایت کردند که آنها را نقل می کنیم ، در واقع آثار نقل شده در المحلی ابن حزم همان آثار مروی در مصنف عبد الرزاق هستند :
عبد الرزاق در مصنف جلد هفت صفحه 391 می گوید :
مجاهد می گوید : گذشتگان جوانان را امر می کردند تا استمناء بکنند .
ودر صفحه 392 :
عمرو بن دینار می گوید : من اشکالی در استمناء کردن نمی بینم .
ابن حزم در المحلی (12/407) نقل می کند :
ابن عمر می گوید : استمناء کردن عصبی است که آن را مالش می دهی .
زیاد ( بن مطر العدوی ) می گوید : در غزوات ما عمل استمناء را انجام می دادیم .
حسن (بصری) می گوید : آنها (یعنی صحابه) در غزوات استمناء را انجام می دادند.
مجاهد می گوید : حسن بصری در استمناء کردن ایرادی نمی گرفت .
مجاهد می گوید : گذشتگان جوانان را امر به استمناء می کردند تا پاک دامن بمانند.
ابو الشعثاء جابر بن زید می گوید : استمناء ریختن آب است که اختیار ریختن آن را داری .
عمرو بن دینار می گوید : من در استمناء کردن اشکالی نمی بینم.
اینها آثاری هستند که ابن حزم وعبدالرزاق روایت کردند پس چیزی که جناب نواب نور الحسن بیان کردن اصلی دارد هم در کتب روایتی وهم در کتب فقهی احناف وحنابله چیزی از جانب خود نگفتند.
نقد اهل حدیث نسبت این عمل به صحابه :
محمد بن محمد بن مختار شنقیطی از علمای برجسته اهل حدیث است در مورد استمناء صحابه در غزوات می گوید : وقد حكوا عن الصحابة رضوان الله عليهم أنهم فعلوا ذلك، فيحتمل أن يكون اجتهاداً منهم، ولكن الأمر يحتاج إلى إثبات صحة ذلك عنهم رضي الله عنه وأرضاهم وأياً ما كان فإن الأصل يقتضي تحريم الاستمناء، وأنه لا يجوز، ولكن لو خاف على نفسه الزنا ثم استمنى، فهو مرتكب لأخف الضررين، ويبقى الحكم على الأصل؛ لأن النبي صلى الله عليه وسلم لم يرخص، ومن صبر صبره الله
(نوار صوتي 384 شرح زاد)
از صحابه رضوان الله علیهم حکایت کردند که آنها استمناء را انجام دادند ممکن است اجتهادی از آنها بوده اما احتیاج به اثبات صحت این دارد هر چه است اصل بر حرمت استمناست وجایز نباشد اما اگر کسی در خشیت وقوع در معصیت زنا استمناء را انجام داد مرتکب کمترین ضرر وگناه شده وحکم حرمت بر اصل خود باقیست زیرا نبی کریم صلی الله علیه وسلم اجازه ندادند وهر کسی صبر کرد خداوند به وی توفیق صبر می دهد.
شیخ در صحت این شک کردند.
در فتاوى الشبكة الإسلامية (8/490) كه مال علماي اهل حدیث نوشته : سوال : ما رأيكم في القول بأنه ورد عن بعض الصحابة بأنهم كانوا يفعلون العادة السرية في الغزوات عند ابتعادهم عن زوجاتهم؟ الجواب : فالاستمناء حرام، وقد ذكرنا الأدلة وأما القول بأن بعض الصحابة كان يفعل ذلك في حضر أو سفر فكذب
سوال : نظر شما در مورد این چیست که در بعضی روایات از بعضی از صحابه وارد شده که آنها در در غزوات در دوری از زنانشان عمل استمناء را انجام می دادند ؟
جواب : استمناء حرام است ادله تحریم را قبلا بیان کردیم و اما قول این که بعضی از صحابه در حضر یا در سفر عمل استمناء را انجام دادند دروغ است .
ابن قیم در الفوائد ومحمد بن علی شوکانی در بلوغ المنی ص 17 ومجموع فتاوی وابن قدامة مقدسی در الکافی با لفظ تمریض : رُوی نقل کردند که اشاره به ضعف روایات است
نقد آثار جواز استمناء از صحابه در ضرورت :
آثار نسبت این عمل به صحابه سندا ضعیف هستند :
روایت ابن عمر وابن عباس که ابن حزم در اباحت استمناء نقل کرده ضعیف هستند که خود ابن حزم در صفحه بعد از نقل روایات به ضعیف بودن هر دو روایت اعتراف کرده علت ضعف جهالت راوی از ابن عمر وابن عباس است
روایت مجاهد که می گوید : گذشتگان جوانان را امر می کردند تا استمناء بکنند ، این روایت هم ضعیف است ، در سند این روایت ابراهیم بن ابی بکر است ابن حجر می گوید : مستور است ناقل این روایت خود عبدالرزاق است وعبد الرزاق در اخر عمر حافظه اش تغییر کرده .
روایت عمرو بن دینار می گوید : من اشکالی در استمناء کردن نمی بینم ، ابن حزم (12/407) می گوید : سند این روایت صحیح است ، عمرو بن دینار تابعی است بعید است است همچنین فتوایی داده باشد ممکن است این روایت از اوهام عبدالرزاق باشد وعبد الرزاق در روایتش متفرد است.
روایت زیاد ( بن مطر العدوی ) می گوید : ما عمل استمناء را در غزوات انجام می دادیم ، این روایت ضعیف است ، بعلت جهالت زیاد ، در مورد زیاد هیچ جرح وتعدیلی ندیدم مجهول است.
روایت مجاهد که می گوید : حسن بصری در استمناء کردن ایرادی نمی گرفت ، این حزم این روایت را به عبد الرزاق نسبت داده ، این را در مصنف عبد الرزاق ندیدم نسبت دادن شاید از اوهام ابن حزم باشد .
روایت ابو الشعثاء جابر بن زید می گوید : استمناء ریختن آب است اختیار ریختن آن را داری ، این اثر را عبد الرزاق از طریق ثوری از عباد از منصور از جابر بن زید روایت کرده ، عباد عن منصور تصحیف عباد بن منصور است ، بن تحریف به عن شده ، عباد بن منصور از شیوخ ثوری است که از حسن بصری وغیره از طبقه ابی الشعثاء روایت می کند از ابی الشعثاء شخصی بنام منصور هیچ روایتی از وی ندارد ، وعباد بن منصور ضعیف ومدلس است (تهذيب التهذيب 5/103)